Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ورزش 3»
2024-05-02@07:02:46 GMT

مقاله نیشدار بیلد علیه آلمان: تمام شدیم

تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۱۸۶۳۱

مقاله نیشدار بیلد علیه آلمان: تمام شدیم

به گزارش ورزش سه، این شروع گزارشی از روزنامه بیلد آلمان است که شبیه به یک اعتراف‌نامه می‌ماند. بیلد مطلب خود را اینطور آغاز کرده است: شاید اسپانیا در طول نیمه دوم با تمام وجود بازی نکرد و به اندازه کافی برای زدن گل مساوی، انرژی به خرج نداد. قابل درک است. آنها می‌خواستند در این گروه دوم بشوند تا از مسیر ساده‌تری به دور بعد بروند اما همه اینها نباید موضوع اصلی را تحت تاثیر قرار بدهد؛ واقعیت بزرگ این است که خروج از جام جهانی در دور مقدماتی با وجود پیروزی ۴-۲ مقابل کاستاریکا، خجالت و شرم بزرگی برای فوتبال آلمان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این مسئله ربطی به دیگران ندارد، بلکه DFB، مربی و بازیکنان تیم ملی، در این مسئله رل اصلی را بر دوش دارند. ما در اول دسامبر ۲۰۲۲ (پنجشنبه)، شاهد پایان دوران بزرگی یک کشور بزرگ و پرافتخار در رده ملی بودیم. کشوری با چهار بار قهرمانی جهان و سه بار قهرمانی اروپا؛ آلمان که حالا میراث همیشگی آن در تورنمنت‌های بزرگ، از دست رفته می‌نماید.

واقعیت صریح: حذف از دور مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸، حذف از دور پلی‌‌آف جام ملت‌های اروپا ۲۰۲۱ و حذف از جام جهانی ۲۰۲۲ در دور مقدماتی؛ این چیزی است که بیلد، آن را با عبارت فوتبال کوتوله آلمان توصیف می‌‌کند.

مشکلات عمیق‌تر از آن چیزی است که ممکن بود با تغییر مربی از یوآخیم لو به هانس دیتر فلیک به تنهایی حل بشود. البته فلیک نیست اشتباهاتی را مرتکب شد؛ او یک سال و نیم هدایت تیم ملی آلمان را در دست گرفته اما با تعویض‌های آن مسابقه، برتری را از دست داد و تیمش ۲-۱ به ژاپن باخت.

همچنین او در بازی مقایل کاستاریکا به طرز عجیبی مقابل خواست میلیون‌ها هوادار فوتبال آلمان مقاومت کرد و فولکروگ بازیکن جدید تیم ملی را با سرسختی عجیب، خیلی دیر به زمین آورد. او در حالا در موقعیتی است که باید از اشتباهاتش درس بگیرد.

واقعیت این است؛ این تیم در کلاس جهانی نیست اما هیچکس در اردوگاه DFB، نمی‌خواست به این موضوع اعتراف کند.

آلمان تیمی متزلزل و پراشتباه در دفاع و کند و فاقد خلاقیت چندان در خط میانی است و به سختی می‌شود با این وضعیت، تورنمنتی را فتح کرد. در عین حال مدیر تیم الیور بیرهوف ستاره سابق تیم ملی که ادعا می‌کرد فوتبال آلمان را به صدر جهان هدایت می‌کند، در این ماموریت شکست خورده است. آیا او واقعا مرد مناسبی برای رهبری DFB برای حضور در جام ملت‌های ۲۰۲۴ است که در خانه برگزار می‌شود؟

واقعیت این است که او به همراه رییس DFB، نویندورف، موضوع بازوبندها را به بدترین شکل مدیریت کرد. شاید اگر آلمان با وجود هیاهوی بسیار، حداقل پای چیزی که ادعا کرده بود، می‌ایستاد، امروز چیزی بود که بخواهد بالاتر از مسائل فنی، به آن توجه بشود.

منبع: ورزش 3

کلیدواژه: تیم ملی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۱۸۶۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»

در سال‌های اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکایی‌ها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بوده‌اند.

به گزارش ایسنا، محمد اسکندری، کارشناس رسانه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته با یک نگاه راهبردی تلاش داشته‌اند تا حمایت از تولید داخل و رونق اقتصادی را به «گفتمان غالب» کشور تبدیل کنند. در راستای دستیابی به این هدف که تحقق آن می‌تواند «قدرت ملی» را دستخوش یک تحول شگرف کند عمدتاً - و البته بدرستی - راهکارهای اقتصادی مورد توجه بوده است. با این حال به نظر می‌رسد که یکی از ابعاد مغفول در زمینه دستیابی به هدف مهم «جهش تولید» آن هم در چهارچوب بهره‌گیری از مشارکت مردم، «بر ساختن سیمای اقتصاد ایران» است.

واقعیت آن است که کشور ما طی چهار دهه گذشته تحت فشارهای اقتصادی رقبا و دشمنان خود قرار داشته است، با این حال در یک دهه گذشته عملاً ما درگیر یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» بوده‌ایم. هدف اصلی این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران و به تبع آن افزایش فشارهای مردمی به حاکمیت و در نهایت تسلیم شدن نظام در برابر زیاده‌خواهی‌های دشمن است. فراموش نمی‌کنیم که وزیر خارجه وقت آمریکا پیشتر به صراحت گفته بود: «ایران اگر می‌خواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند!»

با این حال به نظر می‌رسد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دو رکن اساسی دارد؛ رکنی در واقعیت اقتصاد ایران و رکنی در تصویر اقتصاد ایران. در عرصه واقعیت اقتصاد ایران باید گفت آمریکایی‌ها تقریباً تمامی تیرهای در چنته خود را به سمت اقتصاد ایران پرتاب کرده‌اند و اگر جرمی هم باقی مانده است که در این جنگ نامشروع مرتکب نشده‌اند به این دلیل است که توانایی ارتکاب آن را ندارند. به اذعان خود آمریکایی‌ها ایران اکنون در عرصه صنایع دفاعی، هسته‌ای، انرژی، بانکی، کشتیرانی، تجارت بین‌المللی، بیمه، فلزات، معادن و حتی تبادل‌های علمی و... تحریم است و تقریباً آنها هدفی برای تحریم در ایران باقی نگذاشته‌اند. اما با وجود تمام این تحریم‌ها، هدف اصلی تحریم که فروپاشی اقتصاد ایران بوده محقق نشده است. البته این سیل تحریم برای کشور هزینه‌ها و فرصت‌هایی با خود به همراه آورده است.

اما در سال‌های اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکایی‌ها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بوده‌اند. متأسفانه یکی از پاس‌ گل‌های دولت قبلی به دشمن نیز شرطی‌سازی اقتصاد ایران نسبت به لبخند و تلخند دشمن بود؛ خطایی راهبردی که اثرات و پیامدهای شومی همچون سقوط ۱۰ برابری ارزش پول ملی در دهه ۹۰ را در پی داشت.
کارشناسان حوزه اقتصادی براین باورند که اقتصاد به عنوان معادله بین طرف عرضه و تقاضا می‌تواند تحت تأثیر مؤلفه‌های ذهنی، شناختی و ادراکی در سطوح فردی و جمعی باشد. ساده‌ترین مثال اثر تصویر اقتصاد بر واقعیت اقتصاد را می‌توان در مفهوم «تورم انتظاری و انتظارات تورمی» دانست. بر اساس این مفهوم درک و استنباط کنشگران اقتصادی از معادلات اقتصادی آینده - که می‌تواند صحیح یا ناصحیح باشد - بر معادلات واقعی اقتصاد در زمان حال و آینده اثرگذار خواهد بود.

در شرایط کنونی نیز ما شاهد یک شکاف بین واقعیت‌های اقتصاد ایران و تصویر آن و آینده اقتصاد ایران هستیم. آمارهای مراجع رسمی کشور می‌گوید دولت در سال ۱۴۰۲ توانسته است نرخ رشد نقدینگی را از ۳۳.۱ درصد در فروردین به ۲۴.۳ درصد در اسفندماه، تورم تولیدکننده را از ۴۴.۷ درصد به ۲۴.۵ درصد و تورم نقطه به نقطه مصرف کننده را از ۵۵.۵ درصد به ۳۲.۳ درصد کاهش دهد. در سال ۱۴۰۲، بر اساس برآورد بانک مرکزی، تراز تجاری برابر ۲۰.۵ میلیارد دلار مثبت بوده است. همچنین نرخ رشد اقتصاد برای سال۱۴۰۲ بیش از ۶ درصد بوده است. طبق گزارش‌های بین‌المللی، در سال گذشته میلادی، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در منطقه داشته است. همچنین در سال ۱۴۰۲، معادل ۶۹ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایه‌ای با نرخ مصوب بموقع تأمین شده است که ۳۰ درصد بیشتر از متوسط آن طی۴ سال قبل بوده است. بخش عمده این ارزها به کالاهای سرمایه‌ای و مواد اولیه کارخانجات تولیدی اختصاص یافته است.

با این حال شاید برای بخش عمده‌ای از نخبگان و مردم تصویر شرایط اقتصادی کشور چه در سال ۱۴۰۲ و چه سال‌جاری نه بر اساس آمارهای رسمی بلکه بر اساس ادراک برساخته در فضای رسانه‌ای باشد و این احساس که با ریل‌گذاری جدید قطار پیشرفت حرکت خود را آرام آرام آغاز کرده است ایجاد نشده باشد؛ فضای رسانه‌ای که بخش عمده‌ای از آن مملو از «داده‌های تسلیح‌شده» از سوی دشمن در راستای ناامن‌سازی فضای اقتصادی و پمپاژ یأس و ناامیدی است.

البته پر واضح است که گزاره فوق به معنای گل و بلبل نشان‌دادن شرایط اقتصادی کشور یا اینکه تمام سیاست‌های اقتصادی دولت به موفقیت رسیده است، نیست. به تعبیر دقیق یکی از مسئولان دولتی «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله کار آسانی نیست و زمان‌بر است» اما باید در کنار بهبود تدریجی شاخص‌های اقتصاد واقعی ایران برای ترمیم تصویر اقتصاد ایران نیز چاره‌اندیشی کرد.

این موضوع جزو تذکرات اخیر رهبر معظم انقلاب به مسئولان نظام نیز بود؛ آنجایی که ایشان فرمودند: «انتظار مردم آن است که تصمیم‌ها و اقدام‌هایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام می‌دهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم هست.»

در خصوص اینکه تصویر اقتصاد ایران به عنوان پایه اصلی ادراک و احساس مردم از فضای اقتصادی چگونه باید سامان یابد گفتنی‌های بسیاری وجود دارد اما خلاصه اینکه در دو بعد سلبی و ایجابی، به صورت متمرکز و با وحدت فرماندهی باید روایت‌های صحیح را تحکیم و روایت‌های ناصحیح را متزلزل کرد. آنچه که راقم این سطور تلاش داشت در این مجال کوتاه بر آن تأکید کند آن بود که تصویر اقتصاد ایران می‌تواند الزاماً مطابق با واقعیت‌های اقتصاد ایران نباشد و در مسیر جهش تولید می‌بایست این تصویر را به دور از پارازیت‌های ارسالی دشمن و با استفاده از سیگنال‌های بومی، هنرمندانه و باورپذیر در جامعه ترمیم کرد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • اظهارات بودار سمیر جعجع علیه مقاومت با حمایت تلویحی از اشغالگران!
  • توافق رانگنیک با بایرن مونیخ
  • فوری: توافق رانگنیک با بایرن مونیخ
  • شکایت نیکاراگوئه علیه آلمان پذیرفته نشد
  • صلاحیت صدور حکم در شکایت نیکاراگوئه علیه آلمان را نداریم
  • شکایت نیکاراگوئه از آلمان برای ارسال سلاح به اسرائیل در لاهه رد شد
  • نگاه به ماجرای غزه از منظر «ما رأیت إلا جمیلا»
  • بحران مصدومان در بایرن با یک خبر خوب!‏
  • بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
  • درخواست نمایندگان پارلمان اروپا برای تقویت دفاع ضد جاسوسی